فاطمیه از وحدت بین مسلمانان تا بیان حقیقتها
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۹۹۵۷۴
پایبندی به وحدت یک ضرورت عقلی است. عقل ایجاب میکند اگر گروهی از طرف دشمن خارجی مورد تهدید قرار گیرند ولو اینکه در درون خود اختلافاتی دارند درمقابل دشمن خارجی متحد شوند تا از حذف همه گروه جلوگیری شود. این مهم در قرآن احادیث و نیز سیره اهلبیت (علیهم السلام)مورد تأکید است البته با رعایت حدودوثغور آن.
به گزارش خبرنگار ایمنا، خداوند تبارکوتعالی در قرآن مسلمانان را به وحدت فراخوانده و فرموده: «واعتصموا بحبل الله و جمیعاً و لاتفرقو (سوره آل عمران، آیه ۱۰۳)» زیرا اسلام بهعنوان یک امت یکپارچه بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حال سوال اینجاست که در شرایطی که دشمن واحد قصد براندازی اسلام را دارد و نابودی همه گروهها را در دستور کار قرار داده است، آیا عقل حکم به اتحاد میکند یا هر دو گروه بهعنوان دو گروه متخاصم باید به درگیری باهم بپردازند؟ سیره ائمه اطهار (علیهم السلام) دراینباره چگونه بود؟ آیا در شرایطی که خطر اصل اسلام را تهدید میکرد همچنان بر جزئیات نظرات خود پافشاری میکردند یا گاهی با تسامح نسبت به برخی از جزئیات جانب نفع اسلام را گرفته و به سمت وحدت امت اسلام میرفتند؟ اگر به سمت وحدت میرفتند حدومرز آن چقدر بود؟ آیا به معنای پا گذاشتن روی تمام حقایق بود یا میتوان با تأکید بر حفظ حقایق اصل وحدت راعایت کرد؟
سیره اهلبیت (علیهم السلام) میانهرویبامطالعه سیره اهلبیت (علیهم السلام) برای وحدت امت اسلامی دو بال میتوان تصور کرد. که حدومرز را مشخص کرده و وحدت ستیز و وحدتگرا دچار افراطوتفریط نخواند شد؛ زیرا در رفتار و گفتار اهلبیت (علیهم السلام) نمونههای فراوانی وجود دارد که هم رعایت اصل وحدت را تأکید میکنند و هم حد و مرز آن را مشخص میکند. در نگاه اهلبیت (علیهم السلام) جلوگیری از فروپاشی اصل اسلام بر همه امور مقدم است، هیچکس و هیچ امری را نمیتوان بر اصل اسلام ترجیح داد. در صورتیکه دین خدا درخطر است هر کس و هر امری را باید فدای آن کرد.
بنابراین اگر دشمنی بیرونی درصدد از بین بردن اسلام است باید مصلحت را در نظر گرفت و از اختلافافکنی خودداری کرد ولو اینکه حق بهجانب ما باشد؛ اما نباید مصلحتاندیشی باعث شود تا از گفتن حقایق خودداری کنیم بلکه گفتن حقایق عقیدتی و نیز آنچه در تاریخ اتفاق افتاده باملاحظه و بدون کموکاست بیان شود و حقیقت جویان را به صفحات تاریخ ارجاع دهیم. متأسفانه برخی این مهم را در نظر نگرفته به کتمان حقایق میپردازند. مَثَل آنان همانند فرزندی که از پشتبام در حال افتادن است و مادرش بر وی نهیب زده و او را از افتادن بیم میدهد چنان عقب میرود که از طرف دیگر به زمین میافتد.
نمونه بارز آن را در همان اوایل ایجاد انشقاق در امت اسلامی میبینیم. رفتاری که حضرت علی (علیهالسلام) با مشکلات پیشآمده بعد از رحلت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) انجام دادند بهخوبی این مهم را نبین میکند. در این رفتار هر دو طرف قضیه را به زیبایی ترسیم میکند و هر دو بال بهخوبی و به تصویر کشیده میشود این دو بال عبارتاند از:
پس از غصب خلافت ابوسفیان به مدینه آمد. او در مدت ۱۳ سالی که مسلمانان در مکه بودند به آزار و اذیت آنان پرداخت، باهم دستی دوستانش ابوجهل، ابولهب، نضر بن حارث و عقبه ابن ابی معیط مسلمانان را شکنجه کرد، توسط این گروه سمیه و یاسر به شهادت رسیدند و بسیاری را مجبور به هجرت به مدینه کردند. پس از هجرت نیز مشکلات زیادی ازجمله جنگهای بدر، احد و خندق را بر مسلمانان تحمیل کردند. در نهایت اندکی قبل از فتح مکه بهظاهر مسلمان شد تا بتواند در راستای این اسلام دروغین خود ریاست و زعامت قبلی را حفظ کرده و یا پس از مدتی که مسلمانان را ضعیف دیدند دوباره به احیای جاهلیت قبل خود برگردند و دیگران را نیز برگردانند. ابوسفیان که میداندار این گروه بود بعد از شنیدن خبر به خلافت رسیدن ابوبکر به مدینه آمد و به مخالفت با او پرداخت (۱) پرواضح بود که هدف چنین شخصی حمایت از اسلام نبود زیرا شواهد حاکی است که وی اسلام ظاهری داشت، او نزد حضرت علی (علیهالسلام) رفته و قصد تحریک حضرت را داشت تا به جنگ با ابوبکر بپردازد (۲)و وعده داد اگر امام به جنگ با خلیفه اقدام کند وی لشکری برای حمایتش فراهم خواهد کرد .(۳) اما امام علی (علیهالسلام) چون هدف وی را میدانست به درخواست او پاسخ منفی داده و بارد پیشنهاد شیطنتآمیز این دشمن اسلام، او را فتنهانگیز خواند .(۴) هدف ابوسفیان اختلافافکنی بین دو جناح متخاصم بود.
اگر حضرت علی (علیهالسلام) به جنگ با ابوبکر اقدام میکرد درگیری داخلی بین مسلمانان ایجاد میشد و با تضعیف آنها ابوسفیان به جنگ با هردوی آنها پرداخته و با شکست آنان، اثری از اسلام باقی نمیماند. این تنها ابوسفیان نبود که درصدد انشقاق در امت اسلامی بود تا آنکه با از بین بردن طرفین قضیه دوباره جاهلیت را احیا کند بلکه دیگر مشرکین بهظاهر مسلمان شده نیز، در این اندیشه به سر میبردند. یکی از آنها فرزند ابولهب بود او نیز اشعاری در حقانیت حضرت علی (علیهالسلام) در امر خلافت خواند و به تحریک حضرت پرداخت اما امام (علیهالسلام) فرموید: «سلامة الدین أحب إلینا من غیره .»(۵) سلامت دین برای من دوستداشتنیتر از هر امر دیگری است. یعنی اگر اصل دین درخطر بود و امثال ابوسفیانها درصدد ریشهکنی آن برآمدند امام حتی خلافت را فدای آن میکرد و به وحدت و یکپارچگی امت اسلامی فکر مینمود.
حضرت حتی به انتقام خون حضرت زهرا (سلام الله علیها) قیام نمیکرد تا بانگ «اشهد ان محمدا رسول الله» از مأذنه ها نیفتد و بر منارها طنینانداز شود.
پرهیز از تفریط:اما بااینوجود حضرت علی (علیهالسلام) حدود این اتحاد در مقابل ابوسفیان و دیگر مسلمانان ظاهری را در عمل تبیین نمودند و بهعبارتدیگر رعایت هر دو طرف قضیه را برای ما به ارمغان گذاشتهاند. عمل تفرقه انگیزانه ابوسفیان و فرزند ابولهب باعث نشد که حضرت علی (علیهالسلام) به دفاع کامل از خلیفه غاصب بپردازد بلکه درعینحال که با پیشنهاد ابوسفیان و دار و دستهاش مخالفت کردند؛ اما تا آنجا که شرایط اسلام و مسلمین اقتضا میکرد حقایق را افشا نمودند. به گفته مسعودی در مروج الذهب امام (علیهالسلام) به مخالفت با ابوبکر پرداخته و گفتند: «أفسدت علینا أمورنا، و لم تستشر، و لم تَرْعَ لنا حقاً »(۶) کار جانشینی را فاسد کردی با ما مشورت نکردی و حق ما را مراعات نکردی بنابر همین گزارش مسعودی حضرت علی (علیهالسلام) و دیگر بنی هاشم تا شش ماه از بیعت با ابوبکر خودداری کردند. این گزارش حدومرز وحدت را مشخص میکند و به ما میآموزد درعینحال که حقایق را مطرح میکنید اما همیشه به ابوسفیان صفتان نیز توجه داشته باشید که آنان اگر مسلط بر امور مسلمانان شوند به هیچ گروه و فرقهای رحم نخواهند کرد و اصل اسلام را هدف قرار خواهند داد.
نمونه معیار در وحدت
ثقفی کوفی در الغارات سخنی از حضرت علی (علیهالسلام) نقل میکند که بهخوبی هر دو طرف وحدت را باز گوی میکند. بنابر گزارش ثقفی امام (علیهالسلام) ضمن تبیین حق خود در امر خلافت و شایسته دانستن خود در این امر میفرمایند: «مدتی صبر کردم تا مشاهده کردم گروهی از اسلام برگشتند و از دین دست برداشتند، جماعتی بر ضد اسلام قیام کردند و قصد داشتند دین خدا و امت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و ابراهیم را از میان بردارند؛ در این هنگام ترسیدم اگر به یاری اسلام و مسلمانان شتاب نکنم در اسلام رخنهای ایجاد و اساس آن سرنگون میگردد و مسئلهای پیش خواهد آمد که از مسئله خلافت مهمتر است »(۷) امام (علیهالسلام) در ادامه خلافت را در مقابل از بین رفتن اسلام بیاهمیت میخوانند و برای عدم انشقاق در امت اسلامی از حق خود میگذرند اما نه به معنای آنکه از گفتن حقایق دوری کنند. حتی در ادامه همین گزارش، هنگامیکه در جریان شورای خلیفه دوم برخی بیخردان حضرت را نسبت به خلافت حریص میدانند امام پاسخ میدهند: «أ أنا أحرص إذا طلبت تراثی و حقّی الّذی جعلنی الله و رسوله أولی به؟ (۸) آیا اگر من حق خود را بطلبم، حقی که خدا و رسول مرا به این مقام برگزیدهاند حریص بهحساب میآیم؟» در این فقره نهتنها خلافت را حق خود میدانند بلکه به آسمانی بود مسئله امامت و ولایت نیز تأکید میکنند و سپس به شکوه از غاصبان خلافت میپردازند.
خطبه شقشقیه در نهجالبلاغه نیز نمونهای از سخنان روشنگرانه آن حضرت است که نشان میدهد وحدت به معنای کتمان واقعیتها نیست، بلکه به معنای بیان بدون خشم واقعیتها برای دریافت حقیقت و هدایت انسانها به سمت حق است.
سخن پایانیبنابراین پایبندی به وحدت یک ضرورت عقلی است. عقل ایجاب میکند اگر گروهی از طرف دشمن خارجی مورد تهدید قرار گیرند ولو اینکه در درون خود اختلافاتی دارند در مقابل دشمن خارجی متحد شوند تا از حذف همه گروه جلوگیری شود. این مهم در قرآن احادیث و نیز سیره اهلبیت (علیهم السلام) مورد تأکید است البته با رعایت حدودوثغور آن.
اختلاف اصلی بین فرق بزرگ اسلامی بر سر مسئله خلافت است و حضرت علی (علیهالسلام) اولین کسی است در این اختلاف متضرر شده و حقشان غصب شد. رفتار ایشان در مصلحت سنجی میتواند معیاری برای پیروان آن حضرت باشد. یکپارچگی تمام امت اسلامی نزد حضرت علی (علیهالسلام) از موقعیت والا و اهمیت فراوانی برخورداراست. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را میتوان بیگمان بزرگترین پرچمدار وحدت امت اسلامی نامید که بهصورت عملی جوانب این امر را مورد تأکید قراردادند. ازیکطرف از انشقاق در امت اسلامی جلوگیری کردند و تحریکات دشمنان قسمخورده اسلام را ناکام گذاشتند و از طرفی بابیان حقایق از فراموششدن آن در اجتماع جلوگیری کردند. این شیوه باید الگوی امت اسلامی قرار گیرد یعنی در مقابل دشمنان قسمخورده اسلام وحدت را حفظ نمایند، اما آنچه در تاریخ اتفاق افتاده به بوته فراموشی سپرده نشود.
متأسفانه در دو طرف تندرویهایی دیده میشود، برخی اصل وحدت را زیر سوال برده و آنچنان بر طبل اختلافات درون مذهبی میکوبند که دشمنان اسلام را برای نابودی اسلام امیدوار میکنند. بارها در تندروهای تکفیری فتوا به قتل شیعه دیده میشود و نیز تندروهایی به نام دفاع اهل بین (علیهم السلام) به ناسزا گفتن به مقدسات اهل سنت مشغولاند و وحدت را به استهزا میگیرند.
در آنطرف نیز افراد بسیاری هستند که با عدم درک معانی حقیقی وحدت، به انکار برخی وقایع تاریخی پرداخته و یا بعضی از آموزهها، احکام و مراسم خاص مذهبی را نادیده میگیرند. گفتن حقایق تاریخی و ظلمهایی که بر اهلبیت (علیهم السلام) رفته و حتی روضهخوانی برای حضرت صدیقه طاهره را منافی وحدت میدانند و بر کتمان آن تأکید میکنند.
اما شیوه صحیح آن است حقایق به ویژه مستند به منابع طرف مقابل بیان شود، اما محترمانه، بدون توهین نمودن و ناسزا گفتن. این شیوه نهتنها با وحدت مخالفتی ندارد بلکه گاهی باعث ایجاد روزنهای در ذهن افراد شده و آنان را به سمت حق و حقیقت رهنمون خواهد شد.
پینوشت:
۱. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج ۳، ص ۹۷۴.
۲. طبری محب الدین، الریاض النضره، ج ۲، ص ۱۷۸.
۳. طبری، تاریخ طبری، ج ۳، ص :۲۰۹.
۴. همان
۵. ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج ۶، ص ۲۱-۲۲.
۶. مسعودی، مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۰۱
کد خبر 629330منبع: ایمنا
کلیدواژه: ایام فاطمیه دهه فاطمیه فاطمیه وحدت مسلمانان شهادت حضرت فاطمه ایام فاطمیه شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق انشقاق در امت اسلامی صلی الله علیه علیهم السلام سیره اهل بیت علیه السلام گفتن حقایق دشمن خارجی اصل اسلام حضرت علی دو طرف حق خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۹۹۵۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام خمینی (ره) به اسلام و مسلمانان شخصیت بخشید
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان لرستان، امام جمعه موقت خرمآباد، در جلسه استانی ستاد بزرگداشت ارتحال امام خمینی (ره) لرستان، گفت: امام خمینی (ره) نه تنها برای مسلمانان بلکه برای جهانیان و آزادگان الگو است.
حجتالاسلام بهروز شمسیفر افزود: امام خمینی (ره) نه تنها به ایران و ایرانی هویت داد بلکه به اسلام هویت داد و اسلام و مسلمانان را شخصیت بخشید.
شمسیفرگفت: کسی را پیدا نمیکنیم که مدیون امام نباشد، جایگاهی که مراجع، علما و حوزههای علمیه پیدا کردند را مدیون امام هستند، بنابراین بزرگداشت این امام هرچه باشکوهتر باشد بُردی برای جهان اسلام و ایران است، به ویژه بعد از عملیات وعده صادق این مراسم بیشتر به زیر ذرهبین میرود.
امام جمعه موقت خرمآباد گفت: همه باید تلاش کنیم این مراسم از نظر کمی و کیفی باشکوه برگزار شود.
سرپرست شورای هماهنگی تبلیغاتاسلامی استان لرستان نیز گفت: امام خمینی (ره) نه تنها در ایران بلکه در سرتاسر جهان به اندیشههای دینی و ذهنهای بیدار هویت بخشید.
حجتالاسلام احمدرضا غلامی افزود: این اندیشه ظلم ستیزانه امروز بیش از هر زمان دیگری جهانی شده و نمونه آن حرکت معنادار دانشجویان آمریکایی در حمایت از مردم فلسطین است که بهخوبی ثابت میکند اندیشه امام در سراسر جهان گسترش یافته است.
وی در ادامه با اشاره به ویژه برنامههای سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) عنوانکرد: سلسله نشستهای تبیینی جهت بازشناسی اندیشههای حضرت امام (ره) توسط اساتید حوزه و دانشگاه در سطوح مختلف برنامه ریزی شده و اجرا خواهد شد.
حجت الاسلام غلامی در پایان گفت: در روز چهاردهم خرداد نیز مراسم عمومی با حضور اقشار مختلف مردم برگزار و نظیر این مراسم در همه شهرستانها و بخشهای تابعه استان برگزار میشود.